منظور از تنوع در محیط کار، تنوع در زمینه های کاری و تخصص، تنوع در جنسیت، مذهب، نژاد، ملیت و … در یک شرکت یا سازمان یا گروه کاری است. وقتی کارمندان با افرادی که زمینه های کاری متفاوتی دارند کار می کنند، این فرصت را دارند که از همدیگر یاد بگیرند و کالاها و سرویس های با کیفیت تری تولید کنند.
داشتن محیط کار متنوع باعث پرورش یک محیط کاری مثبت می شود و کارمندان می توانند در آن رشد و پیشرفت کنند.
زمانی که محیط کسب و کار شما متنوع باشد، دایره استعدادهایتان گسترش می یابد. کارمندان شما مهارت ها و زمینه ها و سابقه های متفاوتی خواهند داشت. آنها قادر خواهند بود با هم مشارکت کنند و از همدیگر یاد بگیرند؛ که باعث می شود به کارمندان کامل تری تبدیل بشوند.
زمانی که کارمندان شما با زمینه های متفاوت با یکدیگر روی پروژه ها کار می کنند، باعث می شود نوآوری وارد تیم و تشکیلات شما شود. نوآوری زمانی به وجود می آید که بین تیم های متفاوت، بحث و گفت و گو اتفاق بیافتد. زمانی که شما به ایده های متفاوت افراد گوناگون گوش می دهید؛ این فرصت پیش می آید که ایده ها را با هم مخلوط کنید و در کالاها و سرویسهایتان نوآوری به وجود آورید.
کسب و کارهایی که پایه آنها از کارمندهای متفاوت ساخته شده باشد، قاعدتا مشتری های متفاوتی هم دارند. زمانی که کسب و کار شما نشان می دهد که اهمیت تنوع در محیط کار را درک می کند، شما مشتری های متفاوتی را به سمت خودتان جذب می کنید که به شما کمک می کند کسب و کار خود را گسترش دهید. کارمندان شما همچنین می توانند از طریق تبلیغ شفاهی، مشتری جذب کنند که باعث گسترش تعداد مشتریان شما می شود.
اگر می خواهید افراد با استعدادهای برتر را در سازمان یا شرکتتان نگه دارید، فرهنگ در کسب و کار شما ضروری است. کسب و کارهایی که کارمندهایی با زمینه های متفاوت فرهنگی دارند؛ معمولا بحث و مجادله های زیادی دارند. اما آنها با حل کردن این بحث ها برای کارهای روزانه یا روند کسب و کار به نوآوری می رسند. این نوآوری ها به کارمندتان کمک می کند تا در کار خود، رشد و پیشرفت کنند.
کارمندان شما می توانند از طریق صحبت کردن درباره کار با همکاران و مشتری هایشان؛ ماجراهای مثبت و جالبی بشنوند که باعث افزایش کنترل کردن تیم خود می شود.
یک محل کار متنوع جایی است که کارکنانی را با طیف گسترده ای از خصوصیات شخصی متنوع به کار می گیرد. جنسیت، نژاد، منشأ قومی، سن، وضعیت تأهل، درآمد و تحصیلات از جمله شناسه های رایج شخصی است که کارکنان را در یک محل کار متمایز می کند. با این حال، هر چیزی که باعث می شود کارکنان متفاوت باشند، می توانند یک محل کار متنوع ایجاد کنند.
تنوع به شما امکان دسترسی به طیف وسیعی از استعدادها را می دهد، نه فقط استعدادی که متعلق به یک جهان بینی خاص یا قومیت یا تعریف محدود کننده دیگری است. این کمک می کند تا به طور خلاصه به نیازها و انگیزه های کلی مشتری، به جای اینکه تنها بخش کمی از آن باشد، پاسخ دهید.
با این حال، دستیابی به آن در عمل بسیار دشوارتر از پیش بینی های انجام شده است. تحقیقات نشان می دهد که با وجود یک اراده واقعی از طرف بیشتر سازمانهای بزرگ برای اجرای استراتژی های تنوع تولیدی، تعداد کمی از آنها، در صورت وجود، باید تا به امروز چیزی را ارائه داده باشند که واقعاً مؤثر باشد. اما دلیل چیست؟
در مرحله اول به نظر می رسد که بسیاری از سازمان ها خطای اساسی در عدم هماهنگی شیوه های تنوع در محیط کار با اهداف سازمانی خود مرتکب می شوند. و در چنین شرایطی، مهم نیست که چقدر حسن نیت نسبت به مفهوم تنوع وجود داشته باشد، واقعیت های خشن اجرای تجارت روزانه، رضایت مشتری، فروش و تحویل محصول یا خدمات را نه تنها حفظ نمی کند بلکه باعث تضعیف آن می شود.
اغلب بین اینکه چطور سازمان ها سیاست های تنوع را طراحی می کنند و نحوه اجرای آنها، اختلاف نظر وجود دارد. یا به عبارت دیگر، آنچه اغلب روی کاغذ خوب به نظر می رسد در عمل نتیجه مطلوب را ندارد و متفاوت است.
با این حال، در حالی که تحقیقات ما این یافته های نسبتاً نگران کننده را ایجاد می کند، آنها همچنین به ما کمک کردند تا چهار قدم روشن را برای ایجاد تنوع در محیط کارشناسایی کنیم.
شرکت هایی که یک محل کار متنوع را در اولویت قرار داده اند، ممکن است در ارزیابی مناسب کارکنان در مورد عملکرد ناتوان باشند و در عوض بر ردیابی ابتکارات تنوع و تعداد کارمندان با ویژگی های خاص تأکید کنند. وقتی تنوع، خود تبدیل به کانون اصلی مدیریت تنوع شود، ممکن است شرکت، مدیران و کارمندان آن بیش از حد متمرکز بر اختلافات درون شرکت شوند و اهداف شرکت مانند تأمین نیاز مشتری و رشد تجارت ممکن است از رادار خارج شود.
مدیریت تنوع تمرکز ویژه ای است که یک شرکت در آموزش کارکنان در مورد آگاهی و حساسیت فرهنگی در نظر گرفته است. صرف این واقعیت که یک شرکت مدیریت تنوع را نشان می دهد، کافی نیست. یک محل کار متنوع، نیاز به زمان و تلاش بیشتری برای مدیریت دارد تا به یک محیط همگن تر برسد. مدیران مجبور هستند زمان بیشتری را در نظر بگیرند که چگونه فرهنگ تحمل و پذیرش را در صورت وجود تنوع، ایجاد کنند. این شرکت غالباً برای ارائه آموزش آگاهی و حساسیت، مربیانی را استخدام می کند.
هر چه محیط های کاری متنوع تر باشند، کارکنان در ارتباطات با چالش بیشتری رو به رو می شوند. زبان آشکارترین مانع ارتباطی با کارمندان کشورهای مختلف در محل کار متنوع است. اختلافات فرهنگی نیز بر ارتباطات تأثیر می گذارد. کارمندان با دیدگاه های فرهنگی مختلف اغلب درک درستی از دیدگاه دیگران در هنگام بروز درگیری در محل کار ندارند. اختلاف جنسیت و سن نیز می تواند باعث ایجاد چالش در ارتباط موثر شود.
در حالی که شرکت ها غالباً برای جلوگیری از تبعیض آموزش های لازم را می دهند، هر چه محل کار متنوع تر باشد، احتمال تبعیض بیشتر است. این می تواند یک محیط کار خصمانه را ایجاد کند که در صورت عدم محافظت از امنیت عاطفی، کارمندان ممکن است تحت ستم قرار گیرند. اگر تعصب و تبعیض وارد ترکیب و تصمیماتی که رهبران شرکت اتخاذ می کنند، شود، شرکت ممکن است با مشکلات قانونی رو به رو شود. اگر مدیران بر اساس خصوصیات شخصی خود در مورد کارکنان تصمیم گیری کنند، شرکت و مدیران با شکایات احتمالی برای تبعیض رو به رو می شوند.
با تغییر جمعیتی نیروی کار و به وجود آمدن بازارهای جهانی، تنوع در محیط کار به یک ضرورت تجارت تبدیل شده است. این یک مزیت است که شرکت ها در پذیرش اختلافات و تغییر، تعهد داشته باشند. کارمندان از مزایای ملموس و نامشهود محیط کار متنوع بهره می برند، که کمترین آن شامل احترام همکاران و دستاوردهای تجاری است.
منبع:cheragh.com