واحدهای اقتصادی را از نظر نوع فعالیت در سه دسته می توان طبقه بندی کرد:
شرکت هایی نظیر تعمیرگاه ها، هتل ها، درمانگاه ها و آموزشگاه ها را که خدماتی به مشتریان ارائه می کنند و از این راه کسب درآمد می نمایند، شرکت های خدماتی می گویند.
شرکت های بازرگانی شرکت هایی هستند که به خرید و فروش کالا اشتغال دارند، بدون آنکه شکل کالای مورد مبادله را تغییر دهند. شرکت های بازرگانی، عمده فروشان یا بنکداران و خرده فروشان را شامل می شود. فروشگاه ها و خوار و بار فروشی ها نمونه هایی از شرکت های بازرگانی هستند.
شرکت هایی را که مواد اولیه و کالاهایی را خریداری و آن ها را تغییر شکل می دهند و یا به کالای دیگری تبدیل می کنند و به فروش می رسانند، شرکت های تولیدی می گویند. شرکت های تولیدی با استفاده از عوامل تولید به ساخت کالا می پردازند.
در این مقاله، به طور خاص، به بررسی مواردی در اصول حسابداری شرکت های تولیدی می پردازیم:
اولین مبحث اصلی که می توان در مورد حسابداری تولیدی در آن وارد شد دارایی های شرکت تولیدی است؛ هر آنچه که شرکت دارد چه از سرمایه گذار و چه از طلبکار. در حالت کلی به کلیه حقوق مالی که در اختیار شرکت قرار دارد دارایی های شرکت گفته می شود. دارایی اقسام گوناگونی دارند از جمله:
در مورد شرکت های تولیدی، کمبود نقدینگی از یک طرف در ادامه ی تولید و فعالیت موسسه اختلال ایجاد می کند و از طرفی انباشته شدن و عدم استفاده مناسب و به موقع از وجوه نقد موجبات زیان را فراهم می نماید؛ بنابراین در حسابداری تولیدی یک حسابدار کاردان بایستی با مدیریت وجوه نقد در جهت نگهداری و استفاده مناسب از امکانات نقدینگی به طرح ریزی وجوه نقد، تهیه و ارائه گزارش ها بپردازد تا از رکود و بلا استفاده ماندن وجوه نقد جلوگیری شود؛ از طرفی از دسترسی به موقع به وجوه نقد اطمینان حاصل شود و از سرقت و اختلاس وجوه نقد جلوگیری بعمل آید. برای این منظور باید مسئولیت دریافت و پرداخت پول، از عمل ثبت و نگهداری مدارک مجزا شود. تمام پرداخت ها با تایید امضای مسئولان مربوط و مبتنی بر اسناد مثبته و حدالامکان به وسیله صدور چک انجام شود.
یکی از مهم ترین دارائی های شرکت های تولیدی موجودی مواد و کالا است. در حسابداری تولیدی به همان اندازه که تعادل در موجودی نقد شرکت مهم است، تعادل در میزان موجودی مواد و کالا نیز حیاتی است؛ موجودی بیشتر از نیاز باعث انباشت سرمایه و راکد ماندن آن می گردد ضمن آن که بی کیفیتی و ضرر و زیان قابل توجه در پی دارد. موجودی کمتر از نیاز نیز باعث وقفه در عملیات تولید و فروش و عدم تامین نیاز مشتری و از دست دادن سهم بازار خواهد شد.
حداقل موجودی مواد، مقداری از مواد اولیه موجود در انبار است که لازم است حداقل به آن میزان در انبار موجودی داشته باشیم تا خط تولید دچار وقفه نشود و قبل از آن که به حداقل میزان برسد سریعا اقدام به خرید نماییم. حداکثر موجودی مواد هم مقداری از مواد اولیه است که لازم نیست بیشتر از آن در انبار نگهداری شود چون نیاز تولید را جوابگو بوده و نگهداری مازاد آن باعث خواب سرمایه و حتی بی کیفیتی مواد می گردد. حد تجدید سفارش در واقع میزان یا مقدار موادی است بین حداقل و حداکثر موجودی که در زمان کاهش موجودی انبار به آن مقدار، باید به خرید مواد اقدام نمود تا مطمئن باشیم قبل از این که موجودی مواد به میزان حداقل برسد، مواد به انبار خواهد رسید.
مخارج واقع شده جهت اداره امور و انجام فعالیت های شرکت که منافع آتی ندارد (برخلاف دارائی ها که انتظار می رود منافع آتی داشته باشند) را هزینه می نامند. هزینه به مخارجی گفته می شود که منافع آتی ندارد ولی برای تداوم فعالیت موسسه لازم است انجام شود. انواع هزینه ها توسط طبقه بندی های مختلفی صورت می گیرد از جمله:
طبقه بندی زمانی: هزینه های جاری و سرمایه ای.
طبقه بندی طبیعی: هزینه های ساخت (تولیدی) و تجاری (غیر تولیدی).
طبقه بندی در ارتباط با محصول: هزینه های مستقیم و غیر مستقیم.
طبقه بندی در ارتباط با حجم تولید: هزینه های ثابت، متغیر و نیمه متغیر.
هزینه هایی تولیدی
هزینه های که مستقیماً به بخش تولید مربوط است: برق مصرفی بخش تولید، دستمزد مستقیم، مواد مستقیم و غیرمستقیم، هزینه حمل خرید مواد اولیه، تعمیر ماشین آلات تولید و… این هزینه ها مستقیما به جریان تولید کالا مربوط هستند که مجموعاً بهای تمام شده تولید کالا را تشکیل می دهند.
هزینه هایی غیر تولیدی
هزینه هاییکه برای استمرار فعالیت شرکت تولیدی لازم است مثل هزینه های عمومی و اداری، هزینه های توزیع و فروش، هزینه تعمیرات، استهلاک.
در حسابداری تولیدی، اگر برای تعمیرات یا بازسازی اساسی یک دستگاه تولیدی یا خرید مواد اولیه خام شرکت تولیدی، وام گرفته شود طبق استاندارد حسابداری اگر دارایی در حال استفاده باشد، بهره آن جزو هزینه های غیر تولیدی است و به قیمت تمام شده اضافه نخواهد شد. ولی طبق شرایط خاصی که در استاندارد های حسابداری آمده است و هنوز از دارایی استفاده نشده باشد، بهره آن به بهای تمام شده دارایی اضافه می شود.
درآمدها نیز همچون هزینه ها به دو قسمت اصلی تقسیم می شوند:
درآمد حاصل از فروش کالای تولیدی شرکت جزو درآمد عملیاتی و اصلی شرکت است، زیرا هدف تاسیس شرکت کسب سود از طریق فروش این کالاها است. ولی درآمدهایی که از فروش ضایعات و درآمدهای اتفاقی (مانند سودهای بانکی، جوایز و …) حاصل می شود جزو درآمدهای غیر عملیاتی است.
در حسابداری تولیدی برای محاسبه سود و زیان شرکت های تولیدی، باید ابتدا هزینه های تولید محاسبه شود. هزینه تولید قسمت مهم بهای تمام شده کالای فروش رفته است. هزینه های تولید شامل مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و سربار تولید هستند:
مواد اولیه ای که در ساخت کالا نقش اساسی دارد و از نظر مقدار و قیمت قابل ملاحظه است. در صورتی که مواد اولیه از نظر قیمت یا مقدار، در تولید محصول قابل ملاحظه نباشد در زمره مواد غیر مستقیم که زیر مجموعه سربار تولید می باشد قرار می گیرد.
دستمزد کارگران تولید تا وقتی که در کنار دستگاه تولیدی هستند و آن دستگاه به تولید مشغول است؛ مثلاً دستمزد کارگران کنترل کننده دستگاه، پرس کننده، مونتاژ کار.
اما دستمزد این افراد دستمزد مستقیم محسوب نمی شود: سرپرست کارگران، سرکارگر، مدیران، تعمیرکار. چون مربوط به کل تولیدات (در محدوده تولید عادی) است و نه یک تولید خاص. در حسابداری تولیدی چه تولید باشد یا نباشد و چه کم باشد و چه زیاد، دستمزد این افراد رابطه مستقیمی با میزان تولید نداشته و حقوق خود را خواهند گرفت. لذا در زمره دستمزد غیر مستقیم تولید قرار می گیرند که در گروه سربار تولید طبقه بندی می شوند.
در حسابداری تولیدی کلیه هزینه های مربوط به بخش تولید غیر از مواد مستقیم و دستمزد مستقیم سربار تولید خوانده می شوند: مثل تعمیر دستگاه، حمل و نقل، هزینه آب و برق مربوط به تولید، دستمزد سرپرستان و مدیران و مواد غیرمستقیم و …
بهای تمام شده کار در جریان ساخت طی دوره (کار در جریان تولید)
در حسابداری تولیدی برابر حاصل جمع بهای تمام شده کالای تولید شده به علاوه کار در جریان اول دوره است؛ یعنی بهای تمام شده کالا وارده به خط تولید (مواد مستقیم+ دستمزد مستقیم+ سربار) به علاوه کار در جریان ساخت اول دوره.
کالا در جریان ساخت اول و پایان دوره (کالا نیمه ساخته)
در حسابداری تولیدی نشان دهنده بهای تمام شده آن دسته از تولیدات است که هنوز تمام مراحل تولید آن ها تکمیل نشده و به صورت نیمه ساخته است و اندازه گیری فیزیکی و یا تعیین میزان مواد، دستمزد و سربار تخصیص یافته به آن در انتهای دوره مالی و بحث معادل آحاد کار در جریان ساخت، شناسایی و در تراز نامه به عنوان یک دارایی ثبت می شود و در صورت سود و زیان نیز در کنار بهای تمام شده کالا ساخته شده ظاهر می شود.
در حسابداری تولیدی به یاد داشته باشید که بهای تمام شده محصول (بهای تمام شده کالا ساخته شده و کار در جریان) تا زمانی که محصول فروش نرفته جزو دارایی ها (موجودی مواد و کالا) است و به محض فروش رفتن، جزو بهای کالای فروش رفته و جزو هزینه ها است.
موجودی های جنسی (مواد اولیه، موجودی کالا و کالای نیمه ساخته)
در حسابداری تولیدی موجودی های جنسی و کالا، از دارائی های بسیار جاری در شرکت های تولیدی و تجاری هستند. موجودی های جنسی در هر لحظه، مقدار جنس فروش نرفته یا ساخته نشده را نشان می دهد. خرید موجودی های جنسی یا برای فروش و یا به عنوان مواد اولیه و هزینه اصلی ساخت کالا به کار می رود. در فروشگاه ها کالاهایی که در پایان سال دوره مالی در انبارها یا ویترین ها موجود است و همچنین در شرکت های تولیدی و صنعتی، مقدار کالا و مواد اولیه ای که به صورت نیمه ساخته در دستگاه های تولیدی وجود دارند، همچنین اجناسی که به صورت امانی (امانتی) نزد موسسات دیگر باشد، چون این قبیل کالاها فروخته نشده اند و انتقال مالکیت نیز داده نشده اند باید در صورت موجودی برداری آخر دوره، منظور شوند. میزان این کالاها برای تعیین سود ویژه و ناویژه شرکت نقش بسیار اساسی دارد.