صورت برداری از کالای موجود در انبار و ارزیابی موجودی آن را اَنبارگَردانی می گویند. انبارگردانی و مدیریت انبار، بخش حساس همه مراکز تجاری و تولیدی است.
بر اساس استانداردهای حسابداری حداقل هر سال برای یکبار انبارگردانی باید در انبارهای شرکت های بازرگانی، تولیدی و صنعتی صورت گیرد. البته با توجه به ابعاد و اهمیت کالاها این زمان می تواند کوتاه تر هم در نظر گرفته شود. هدف از انبارگردانی به طور کلی شمارش موجودی اقلام کالا به منظور ایجاد اطمینان از وجود کمی و کیفی و کنترل کالاهاست.
به محل و فضایی که یک یا چند نوع کالای بازرگانی، صنعتی، مواد اولیه و یا فرآورده های مختلف که براساس یک سیستم صحیح طبقه بندی و تنظیم می گردد، انبار گفته می شود.
انبار از نظر فرم به سه صورت می باشد:
انباردار کسی است که عهده دار وظایف زیر می باشد:
هزینه ها بر اساس فاکتورها باید سند بخورد. اسناد تخفیف و ارزش افزوده هزینه ها و مشخصات طرف حساب اقلام وارده هم باید لحاظ گردد. در بعضی مواقع ممکن است مورد سایر هزینه ها مانند هزینه های گمرکی، انبارداری، حمل، بیمه و… در زمان فروش کالا نیز بطور کامل مشخص نشده است. در این صورت تعیین قیمت حواله فروش نیز تا مشخص شدن قیمت نهایی وارده ممکن نیست.
انتقال کالا و مواد خام بین بخش های مختلف واحد تولیدی و یا انبارهای مختلف نیازمند سند است. در این حالت ابتدا باید سند حواله انتقالی انبار مبدا تعیین قیمت گردد. و بهای سند وارده به انبار مقصد برابر با سند حواله انتقالی انبار مبدا می باشد.
این مرحله سخت ترین بخش حسابداری انبار می باشد. زیرا برای هر محصول، علاوه بر هزینه مواد مصرفی، هزینه بسته بندی، هزینه حمل مستقیم کالا سایر هزینه ها با توجه به طراحی تولید آن باید لحاظ گردد.
حسابداری انبار باید برای هر کالا هنگام خروج از انبار یک قیمت نهایی تعیین کنند. قیمت خروجی از انبار بر اساس چندین روش قیمت گذاری مشخص می شود. که دو روش کلی زیر را شامل می شود:
همان طوری که از نام سیستم ادواری موجودی کالا بر می آید در صورت استفاده از این سیستم مبلغ کالای در دست فقط در پایان هر دوره تعیین می شود، در این روش مقدار موجودی های آخر دوره شمارش شده و ارزش آن بر مبنای یکی از روش های پذیرفته شده گردش بهای تمام شده استاندارد در حسابداری که در ادامه خواهد آمد تعیین می شود و حسابداری انبار با کسر کردن ارزش آن از بهای تمام شده کالای موجودی، بهای تمام شده کالای خروجی دوره را محاسبه می نمایند و بیشتر در شرکت های مناسب است که تنوع اقلام زیاد و بهای تمام شده کم باشد.
ارزش کل کالای های موجود طی دوره = ارزش موجودی در ابتدای دوره + ارزش کل ورودی طی دوره
بهای تمام شده کالای خروجی = ارزش کل کالای موجودی طی دوره (از رابطه قبل) – ارزش موجودی در پایان دوره
در صورت استفاده از این سیستم سابقه ای مستمر و لحظه به لحظه از تغییرات در موجودی کالا بدست می آید.
گرچه در سیستم دائمی نیازی به شمارش موجودی کالای پایان دوره نیست، با این وجود به منظور تایید مانده موجودی کالا باید حداقل یک مرتبه در سال شمارش شوند، در این سیستم، کلیه مبادلات مربوط به ورود و خروج در حساب موجودی ها ثبت می شود. در صورتی که بهای تمام شده با گذشت زمان تغییر کند، بر مبنای یکی از روش های ارزیابی پذیرفته شده در حسابداری گردش بهای تمام شده انتخاب و برای ارزشیابی بکار برده شود.
ثبت اقلام در حسابداری انبار به صورت ادواری به دلیل سهولت بسیار گسترده تر از روش ثبت دائمی است. ثبت گردش موجودی به صورت ادواری را به 6 روش عمده می توان انجام داد.
برخی از روش های مختلف ریالی نمودن اسناد در ارزیابی موجودی ها عبارتند از:
حسابداری انبار: این روش متداولترین روش ارزیابی موجودی هاست، در این روش فرض می شود قدیمی ترین کالای موجود، قبل از سایر کالاها صادر یا به فروش می رسد. این فرض درباره جریان هزینه ها معمولاً با واقعیت مطابقت می کند.
فایفو در هر سیستم ادواری و دائمی نتایج مشابه ای را برای موجودی کالای پایان دوره و بهای تمام شده کالای خروجی در اختیار می گذارد. شرکت ها معمولاً سعی می کنند که قدیمی ترین کالای خود را ابتدا به فروش رسانند در حقیقت کالاهای فاسد شدنی و کالاهایی که مشمول نایابی هستند باید به شیوه فایفو با آن ها برخورد شود.
گردش اقلام بهای تمام شده در این روش، معمولاً با گردش فیزیکی اقلام موجودی ها مطابقت می کند و موجب ارزیابی موجودی های آخر دوره با قیمتهای نزدیک به جاری می شود. ضمناً اجرای این روش در دوره هایی که قیمتها در حال افزایش است موجب ایجاد سود ناخالص بیشتر می شود. علیرغم مزایای فوق سود بیشتر موجبات مالیات بر درآمد بیشتر را فراهم می آورد و درآمد های جاری با اقلام بهای تمام شده نسبتاً قدیمی مقایسه می شود و در نتیجه کارایی و سود بیش از واقع نشان داده می شود، ضمن اینکه برای جایگزینی اقلام موجودی ها بهای بیشتری نیز باید پرداخت گردد. مقابله اقلام بهای تمام شده قدیمی با درآمد های جاری ایجاد شده موجب سود حاصل از نگهداری موجودی ها می شود که به نوبه خود باعث نشان دادن قدرت سودآوری بیش از واقع و احتمالاً گمراهی گروه های ذینفع می شود.
کاربرد این روش که متداولترین روش ارزیابی موجودی هاست بسیار آسان است. گردش اقلام بهای تمام شده در این روش، معمولاً با گردش فیزیکی اقلام موجودی ها مطابقت می کند و موجب ارزیابی موجودیهای آخر دوره با قیمتهای نزدیک به جاری می شود. ضمناً اجرای این روش در دوره هایی که قیمت ها در حال افزایش است موجب ایجاد سود ناخالص بیشتر می شود. علیرغم مزایای فوق سود بیشتر موجبات مالیات بر آمد بیشتر را فراهم می آورد و درآمد های جاری با اقلام بهای تمام شده نسبتاً قدیمی مقایسه می شود و در نتیجه کارایی و سود بیش از واقع نشان داده می شود ضمن اینکه برای جایگزینی اقلام موجودی ها بهای بیشتری نیز باید پرداخت گردد. تطابق (مقابله) اقلام بهای تمام شده قدیمی با درآمد های جاری موجب ایجاد سود ناشی از نگهداری موجودی ها (inventory profit) می شود که بنوبه خود باعث نشان دادن قدرت سودآوری بیش از واقع و احتمالاً گمراهی گروه های ذینفع می شود.
حسابداری انبار: در این روش فرض بر این است که جدیدترین کالاهای خریداری شده قبل از سایر کالاها به فروش یا مصرف می رسد، بنابراین جریان خروج هزینه در این روش عکس جریان ورود هزینه است، از این رو مخارج رابطه نزدیکی با درآمدهای جاری دارند و اعمال این روش باعث تطابق مناسب هزینه ها با درآمد می شود، در مواردی که قیمتها روند صعودی دارد، بکارگیری روش مزبور باعث بهبود جریان وجوه و سود ناخالص به میزانی کمتر محاسبه و مالیات بر درآمد کمتری پرداخت می گردد که موجب بهبود وضعیت نقدینگی و گردش وجوه نقد می شود ضمناً درآمد جاری با اقلام بهای تمام شده نزدیک به قیمتهای جاری مقایسه و مقابله می شود.
در دوره هایی که بهای تمام شده کالا در حال تغییر است، بهای تمام شده کالای فروش رفته و موجودی کالای پایان دوره در روش لایفو را معمولاً برای موجودی کالا مناسب نمی دانند زیرا مبالغ ریالی موجودی مواد و کالا درج شده در ترازنامه هیچ رابطه ای با سطح مخارج اخیر ندارد.
در حالی که استفاده از روش های فایفو در سراسر جهان معمول می باشد آمریکا تنها کشور قابل ذکری است که روش لایفو در آن در سطح وسیع مورد استفاده قرار می گیرد.
الف- سیستم ادواری: در این سیستم از قیمت میانگین موزون یک واحد کالا برای دوره استفاده می شود. قیمت میانگین موزون یک واحد از تقسیم جمع بهای تمام شده کالاهای آماده برای خروج به تعداد واحد کالاهای آماده برای خروج به دست می آید. با ضرب قیمت میانگین یک واحد در تعداد کالاهای خارج شده و موجودی پایان دوره می توان مبلغ موجودی پایان دوره را بدست آورد.
ب- سیستم دائمی: در این سیستم از میانگین متحرک یک واحد استفاده می شود به این صورت که بعد از هر بار خرید برای هر واحد یک قیمت میانگین جدید محاسبه شده (از تقسیم جمع بهای تمام شده کالاهای آماده برای خروج (مانده موجودی) در آن تاریخ به تعداد کالاهای آماده برای خارج شده (مانده موجودی) در آن تاریخ) و تا زمانی که محموله جدیدی خریداری نشده است برای کالاهای خروجی از انبار از این نرخ استفاده می شود.
استفاده از این روش در حسابداری انبار در کشورهای صنعتی کمتر متداول است، زیرا کلیه نقاط ضعف دو روش فایفو و لایفو را داراست، در حالیکه مزیت عمده ای نیز ندارد. در صورت اجرای این روش ها، سود ناخالص و موجودیهای آخر دوره هیچ یک از مواد با قیمت های جاری یا نزدیک به آن تطابقت ندارد.
اعمال این روش مستلزم پیگیری جریان فیزیکی و بهای تمام شده هر قلم از موجودیها از زمان تحصیل تا موقع فروش یا مصرف است. این روش در زمانی مناسب است که ارزش ریالی هر قلم از موجودی را بطور جداگانه ای مشخص کرد و معمولاً برای اقلام گران قیمت و منحصر به فرد مثل جواهرات و آثار هنری و نظیر آن ها کاربرد دارد.
کدامیک از روش های نگهداری و ارزیابی موجودی کالا در شرایط تورمی سود کمتری را نشان می دهد:
عبارت است از بهای تمام شده موجودی مواد و کالا براین اساس که یک ارزش واحد ثابت به بخشی از موجودی ها که تعداد آن از پیش تعیین شده است نسبت داده میشود. سپس موجودیهای اضافه بر آن تعداد به روش دیگری ارزشیابی میگردد. اگر تعداد واحدهای موجود، کمتر از حداقل از پیش تعیین شده باشد، ارزش واحد ثابت در مورد کل تعداد موجودی اعمال خواهد شد.
این روش مناسب خرده فروشی ها و مغازه هایی که اجناس آن به سرعت به فروش می رسند. قیمت های این کالاها را اغلب بر حسب قیمت فروش به کسر درصد معمول برای سود ناخالص حساب می کنند.
در صورت وجود کسری انبار، معادل مبلغ کسری، حساب کسری و اضافات انبار، بدهکار و حساب کنترل مواد، بستانکار می گردد.
(حساب کسری یا اضافات انبار) بدهکار
(حساب کنترل مواد) بستانکار
در صورت وجود اضافی انبار معادل مبلغ اضافات، حساب کنترل مواد بدهکار و حساب کسری و اضافات انبار بستانکار می گردد.
(حساب کنترل مواد) بدهکار
(حساب کسری و اضافات انبار) بستانکار
برای بستن حساب کسری و اضافات انبار روشهای متعددی وجود دارد. یکی از این روش ها بستن حساب فوق الذکر به خلاصه حساب سود و زیان می باشد.
اگر حساب کسری و اضافات انبار دارای مانده بدهکار باشد، برای بستن آن، حساب خلاصه سود و زیان، بدهکار و حساب کسری و اضافات انبار، بستانکار می گردد.
(حساب خلاصه سود و زیان) بدهکار
(حساب کسری و اضافات انبار) بستانکار
اگر حساب کسری و اضافات انبار دارای مانده بستانکار باشد، برای بستن آن، حساب کسری و اضافات انبار بدهکار و حساب خلاصه سود و زیان بستانکار می گردد.
(حساب کسری و اضافات انبار) بدهکار
(حساب خلاصه سود و زیان ) بستانکار
ثبت مواد خریداری شده، در حسابداری انبار به یکی از دو صورت زیر انجام می شود:
1. اگر زمانی ثبت، مبلغ واقعی هزینه های مربوط به تهیه و تحصیل مواد خریداری شده مشخص باشد، در این صورت، ابتدا هزینه های انجام شده را به خرید مواد اضافه می نمایند تا بهای تمام شده مواد خریداری شده بدست آید. سپس آرتیکل مربوط به خرید مواد در دفتر روزنامه چنین ثبت می شود:
(حساب کنترل مواد) بدهکار
(صندوق، بانک) یا (بستانکاران تجاری، اسناد پرداختنی) بستانکار
2. معمولاً بسیاری از هزینه های واقعی مربوط به خرید مواد، تا زمان تحویل آن به انبار مشخص نمی شود. به همین دلیل، در ابتدای هر دوره مالی با توجه به تجربیات سالهای گذشته و با در نظر گرفتن تغییرات احتمالی در نرخهای عوامل هزینه مربوط به تهیه مواد، یک نرخ برای تمام هزینه های تهیه و تحصیل مواد بر آورده می شود که اصطلاحاً به نرخ پیش بینی هزینه های تحصیل مواد موسوم است. محاسبة این نرخ به عوامل متعددی بستگی دارد. این نرخ ملاک محاسبه هزینه های مربوط به خرید مواد قرار می گیرد. بنابراین، در طول دوره مالی هر بار که مواد خریداری می شود، هزینه های تهیه و تحصیل آن پس از کسر تخفیفات خرید به بهای خرید اضافه می گردد. نتیجتاً، با استفاده از اصل بهای تمام شده، موادی که به انبار وارد می شود شامل کلیه هزینه ها تا زمان تحویل خواهد بود.
با توجه به مطالب فوق، حسابی تحت عنوان حساب پیش بینی هزینه های تهیه و تحصیل مواد، در دفتر کل در نظر گرفته می شود تا کلیه هزینه های برآورد شده برای تهیه و تحصیل مواد با نرخ از پیش تعیین شده، به بستانکار این حساب منظور گردد.
آرتیکل مربوط به خرید مواد با توجه به هزینه های برآورد شده به صورت زیر است:
(حساب کنترل مواد) بدهکار
(صندوق، بانک) یا ( بستانکاران، اسناد پرداختنی) بستانکار
(حساب پیش بینی هزینه های تهیه و تحصیل مواد) بستانکار
پس از دریافت اسناد هزینه های واقعی انجام شده مربوط به تهیه مواد اولیه، حساب کنترل هزینه تهیه مواد در دفتر کل و حساب هر یک از هزینه ها به طور جداگانه در دفتر معین هزینه، بدهکار و حساب هایی نظیر بستانکاران، صندوق، بانک و یا اسناد پرداختنی، بستانکار می گردد.
(حساب کنترل هزینه تهیه مواد) بدهکار
(هزینه حمل مواد) بدهکار
(هزینه بیمه مواد) بدهکار
(هزینه حقوق و عوارض گمرکی) بدهکار
حساب (بانک، صندوق) یا ( بستانکاران، اسناد پرداختنی) بستانکار
در پایان دوره مالی، برای بستن حسابهای کنترل و پیش بینی هزینه های مربوط به تهیه مواد، حساب پیش بینی هزینه تهیه مواد، بدهکار و حساب کنترل هزینه تهیه مواد، بستانکار می گردد. چنانچه اختلافی بین مانده این دو حساب وجود داشته باشد، اختلاف به حساب تعدیل هزینه های تهیه مواد بدهکار یا بستانکار می گردد.
(حساب پیش بینی هزینه های تهیه مواد) بدهکار
(حساب تعدیل هزینه های تهیه مواد) بدهکار
(حساب کنترل هزینه های تهیه مواد) بستانکار
مانده حساب تعدیل هزینه های تهیه مواد، نشان دهنده اضافه یا کسر هزینه های پیش بینی شده با هزینه های واقعی تهیه و تحصیل مواد خواهد بود که نهایتاً بین بهای تمام شده کالای فروش رفته و موجودی های پایان دوره تسهیم می گردد.
زمانی که قسمت های مختلف تولید، برای ساخت محصول نیاز به مواد داشته باشند با تکمیل فرم درخواست مواد و سایر تشریفات مربوط، آن را از انبار دریافت می دارند، حسابداری مواد، بهای مواد صادره را با توجه به یکی از روشهای ارزیابی محاسبه می کند و به صورت زیر ثبت می نماید:
(حساب کنترل کالای در جریان ساخت) بدهکار
(حساب کنترل مواد) بستانکار
مواد برگشتی به انبار، با همان نرخی که صادر شده بود به انبار برگشت می شود و به منزله یک وارده خواهد بود. ولی چون ممکن است با مواد خریداری شده اشتباه شود، اکثر حسابداران (حسابداری انبار)، مواد برگشتی به انبار را در ستون صادره، کارت حساب مواد با رنگ قرمزی یا با علامتی مشخص ثبت می کنند. سپس تعداد آن را به تعداد موجودی و مبلغ آن را به مبلغ موجودی مواد، اضافه می نمایند.
(حساب کنترل مواد) بدهکار
(حساب کنترل کالای در جریان ساخت) بستانکار
حساب (بانک، صندوق) یا ( بستانکاران، اسناد پرداختنی) بدهکار
(فروش) بستانکار
منبع:bigwallet.ir