به جای فروش نرم افزار حسابداری یا SaaS به یک شرکت، شما محصولات خود را به طور مستقیم برای مصرف کنندگان فردی بازاریابی می کنید.یک نمونه از بازاریابی B2C تبلیغات تلویزیونی برای محصولات مصرفی است. شما یک بستنی که خیلی خوشمزه به نظر می رسد را در تبلیغات تلویزیونی می بینید و تصمیم می گیرید دفعه بعدی که از سوپر مارکت بازدید کردید،آن را امتحان کنید.
با این حال فقط محصولات فیزیکی نیستند که می توان برای آن ها بازاریابی B2C انجام داد. اگر صاحب یک سایت ارائه دهنده دوره های آموزشی باشید، می توانید با ایجاد حق عضویت برای دسترسی دوره ها، فعالیت بازایابی مشابهی انجام دهید.
مطمئناً مشتریان شما محصول تان را از یک قفسه در مغازه انتخاب نخواهند کرد. با این حال، نحوه ارتباط با آنها بسیار متفاوت از صاحب فروشگاه آجر و ملات است. تفاوت اصلی این است که ارتباط شما به طور عمده در اینترنت صورت می گیرد. به علاوه، شما بایدبه مشتری آینده نگر خود آموزش دهید که با محصول آموزشی شما چگونه می تواند زندگی خود را بهبود بخشد.
بازاریابی B2C هر نوع فعالیت بازاریابی است که بین یک نام تجاری یا کسب وکار و یک مصرف کننده اتفاق می افتد که قصد استفاده شخصی از محصول را دارد. به عبارت دیگر، اگر شما دوره های آنلاین را به فروش می رسانید، انتظار ندارید مشتریان خود محتوایی که خرید می کنند را در یک کلاس درس برای تعداد زیادی پخش و ارائه کنند.
مشتری شما به دنبال اهداف شخصی از خرید محصول تان است. او می خواهد محصول آموزشی شما را خریداری کند برای حل یک مورد خاص، فراگیری مهارت های جدید یا هر چیز دیگری که به آن نیاز دارد. این باعث می شود بازاریابی B2C یک روند بسیار شخصی داشته باشد.
بازاریابی B2C به خوبی می تواند سرعت جذب مشتری را افزایش دهد، اما طرح ریزی برای حفظ مشتری نیز ضروری است. هرچه مارکتینگ شما قوی تر شود، فروش محصولات شما نیز افزایش می یابد.
علاوه بر این، اگر شما در کنار اصول بازاریابی از علم روانشناسی برای روش هایی که می تواند بر بازار هدف شما اثرگذار باشد نیز کمک بگیرید، بسیار موثر خواهد بود. مانند هر صاحب کسب و کار دیگر، شما باید اقلام بازاریابی را آماده کنید تا افرادی که بیشترین احتمال خرید محصول شما را دارند، آن اقلام را ببینند.
هدف هر کمپین بازاریابی B2C، متقاعد کردن مصرف کننده برای خرید محصول شما است. این اصل ماجراست. با این حال، بسیاری از عوامل مختلف قبل از معامله نهایی رخ می دهد.
ما قبلاً درباره قیف فروش صحبت کرده ایم. اگر شما به قیف بازاریابی توجه کنید، به خوبی می دانید مراحل بازاریابی از ایجاد آگاهی اولیه تا خرید نهایی به چه شکل است.
به طول کلی، سرنخ فروش تبدیل به خریدار احتمالی و این خریدار در نهایت تبدیل به مشتری جدید می شود. اما این روند چگونه در قیف بازاریابی قابل بررسی است؟ پاسخ در بازاریابی B2C است.
به عنوان مثال، در نظر می گیریم شما دوره های آنلاین برای عکاسان می فروشید. برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطبین هدف تان، باید اقلامی برای بازاریابی آماده کنید که شامل موارد زیر است:
شما باید کشف کنید که مشتریان چه می خواهند و چگونه می توانید محصول خود را برای انجام خواسته های آن ها آماده کنید.
بازاریابی B2C با معرفی مصرف کننده به کسب و کار شما، تشویق مصرف کننده به تعامل با نام تجاری تان و هدایت مصرف کننده به سمت خرید انجام می شود. اینها سه مرحله از قیف بازاریابی است.
اگر می خواهید به هدف خود برسید، به یک استراتژی نیاز دارید. در ادامه به این استراتژی اشاره خواهیم کرد.
شما ممکن است متوجه شده باشید که هر استراتژی که در این مقاله لیست شده است به بازاریابی B2C مرتبط است. ما در مورد بازاریابی B2B صحبت نمی کنیم. البته در آینده مقالات کامل تری درباره بازاریابی B2C قرار خواهیم داد.
برخی از این شیوه ها برای بازاریابی B2B هم کاربرد دارند اما باید آن ها را متناسب با مخاطب خود تنظیم کنید.
برای مثال، هنگامی که شما برای کسب و کارتان بازاریابی می کنید، افرادی را که از کانال های مختلف رسانه های اجتماعی استفاده می کنند، هدف قرار می دهید. علاوه بر این، اگر شما بخواهید موفقیت را پیدا کنید، باید تصمیم گیرنده اصلی را در هر کسب و کار هدف قرار دهید.
اساسا، تفاوت بین بازاریابی B2B و B2C به کاربر نهایی می رسد. با بازاریابی B2C، فقط باید یک نفر را برای خرید متقاعد کنید. در حالیکه برای بازاریابی B2B، خلاف این موضوع صدق می کند.
برنامه های وفاداری
اپلیکیشن وفاداری مشتری و اپلیکیشن های باشگاه مشتریان زیر چتر اپلیکیشن های B2C قرار می گیرند.
اپلیکیشن های تجارت الکترونیک
تمام فروشگاه های خرده فروشی که محصولات و یا خدمات خود را از طریق اپلیکیشن به مشتریان ارائه میدهند در گروه اپلیکیشن B2C قرار میگیرند.
اپلیکیشن های مستقل
اپلیکیشن های مستقل نیز از نظر فنی به عنوان اپلیکیشن های B2C شناخته می شوند. به عنوان مثال یک اپلیکیشن بازی یا اپلیکیشن های شبکه های اجتماعی.
پیاده سازی و طراحی اپلیکیشن های B2C معمولا زمانبر و پر هزینه است. همچنین این نوع اپلیکیشن ها نیاز به رفع اشکال و ارائه آپدیت های منظم دارد تا پاسخگوی بازخورد های کاربران و مشکلات پیش آمده در عملکرد اپلیکیشن باشد. طراحی رابط کاربری (UI) باید مداوم بررسی شود زیرا کاربران زیادی روزانه از آن استفاده مینمایند. همچنین باید تلاش کنیم تا تجربه کاربری (UX) بی نقص را برای کاربر ایجاد نماییم. تجربه کاربری رضایت بخش نقشبسیار مهمی در موفقیت اپلیکیشن دارد.
رقابت بین اپلیکیشن های B2C بسیار شدید تر است زیرا معمولا متکی به فروش محصول یا خرید های درون اپلیکیشنی کاربر هستند که به معنای نیاز بیشتر بر به روز رسانی و ارتقا اپلیکیشن است.