سرمایه در گردش Working capital از شاخص های مالی است، که با کسر کردن بدهی های جاری یک شرکت از دارایی های جاری محاسبه می شود و اغلب نقدینگی عملیاتی را در اختیار شرکت ها، سازمان ها یا نهاد های دولتی قرار می دهد. سرمایه در گردش مجموعه مبالغی است، که در دارایی های جاری یک شرکت سرمایه گذاری می شود.
دارایی های جاری دارایی هایی هستند که در طی سال مالی جاری، نقد می شوند. موجودی انبار هم درصورتی که در بازه زمانی کوتاه مدت قابل فروش و تبدیل به پول نقد باشد در گروه دارایی های جاری طبقه بندی می شود. حساب های دریافتی (مطالباتی که در کوتاه مدت بتوان آن ها را به پول نقد تبدیل کرد و حتی ممکن است اسناد تجاری دقیق از آن ها موجود نباشد) هم، شکل دیگری از دارایی های جاری محسوب می شوند.
یک شرکت علاوه بر دارایی های جاری، بدهی های جاری هم دارد. بدهی های جاری، بدهی هایی هستند که در طی سال مالی جاری یا دوره مالی مورد نظر ما، قابل تبدیل به پول نقد باشند. اگر بدهی های جاری از دارایی های جاری یک شرکت کسر گردد، سرمایه در گردش خالص به دست می آید. به عبارت بهتر، سرمایه در گردش خالص، میزان واقعی دارایی های نقد یک شرکت است.
مدیریت سرمایه در گردش به معنای تعیین حجم و ترکیب منابع و مصارف سرمایه در گردش، به نحوی که دارای های سهام داران در طول زمان همواره افزایش یابد. شرکت ها می توانند با به کارگیری استراتژی های گوناگون در رابطه با مدیریت سرمایه در گردش، میزان نقدینگی شرکت را تحت تأثیر قرار دهند و این استراتژی ها را میزان ریسک و بازده آن ها مشخص می کند.
سرمایه در گردش برای شناخت وضعیت مالی و نقدینگی یک کسب و کار از اهمیت زیادی برخوردار است. یکی از دلایل عمده ای که سرمایه گذاران جدی و حرفه ای می خواهند ترازنامه مالی یک شرکت را مطالعه کنند، این است که بدانند شرکت چقدر سرمایه در گردش دارد و وضعیت فعلی آن چگونه است؟
سرمایه در گردش، حقایق زیادی را در مورد وضعیت مالی یک کسب و کار و موقعیت نقدینگی کوتاه مدت بیان می کند. این نسبت، تقریباً از هر نسبت مالی یا محاسبات ترازنامه ای دیگر قابل اعتماد تر است، چرا که به شما می گوید که اگر یک شرکت همه ی منابع مالی کوتاه مدت خود را برای پرداخت همه بدهی های کوتاه مدت خود استفاده کند، چه چیزی بعد از آن باقی می ماند. همچنین محاسبه آن از سایر محاسبات مالی آسان تر است و به آسانی می توان به شمای کلی شرکت دست یافت.
در مورادی که شرکت نتواند سود سازی خوبی در کوتاه مدت داشته باشد ولی سرمایه در گردشش بالا باشد می توان برای بلند مدت روی آن سرمایه گذاری کرد. در مواردی که سود سازی خوبی در زمان کوتاه اتفاق بیفتد ولی سرمایه در گردش کم باشد نباید سرمایه گذاری بلند مدت کرد.
دلایلی که باعث گمراه شدن سرمایه در گردش می شود:
سرمایه در گردش نشان دهنده کارآمدی کسب و کار است و توانایی مالی سازمان را در کوتاه مدت نشان می دهد. سرمایه در گردش نشانه بهره وری عملیاتی شرکت است. در مواردی که شرکت دارایی را در ترازنامه عنوان می کند این دارایی برای پرداخت تعهدات شرکت قابل استفاده نیست. بنابراین در صورتی که بهروری شرکت خوب نباشد، افزایش در سرمایه در گردش را شاهد هستیم.
کسب و کار هایی که توان پیش بینی بحران ها دارند، راحت تر از سایرین می توانند، با بحران مقابله کرده و از پس آن بر بیایند. این نکته می تواند عاملی جهت موفقیت و توسعه شرکت میان رقبا باشد. در بهترین شرایط، میزان نا کافی سرمایه در گردش می تواند به فشار های مالی بر شرکت، تعداد پرداخت های با تأخیر به اعتبار دهندگان و فروشندگان منتهی شود. همه این موارد در نهایت باعث کاهش نرخ اعتباری شرکت می شود.
نرخ اعتباری پایین تر یعنی بانک ها و بازار اوراق بهادار نرخ های بهره بالا تری را خواهند خواست که در طولانی مدت ممکن است ضرر مالی زیادی به یک شرکت بزند، چرا که قیمت سرمایه افزایش می یابد و درآمد کمتری کسب خواهد شد. سرمایه در گردش منفی می تواند برای برخی از کسب و کار ها که گردش بالایی دارند خوب باشد.
شرکت های خرده فروشی که گردش موجودی کالایی بالایی دارند و معاملات خود را بر مبنای پول نقد انجام می دهند، به سرمایه در گردش بسیار کمی نیاز دارند. آن ها با پول نقدی که به دست آوردند، موجودی کالا های خود را افزایش می دهند تا مجدداً بفروشند و درآمد کسب کنند.
در نقطه مقابل، شرکت هایی مانند تولید کنندگان ماشین آلات سنگین که به سرمایه در دسترس بسیار زیادی نیاز دارند، شرایط متفاوتی دارند. این نوع کسب و کار ها محصولات گران قیمت را بر مبنای پرداخت بلند مدت می فروشند؛ بنابراین نمی توانند به همان سرعت پول نقد تولید کنند. موجودی کالای ترازنامه آن ها معمولاً از ماه ها قبل سفارش داده می شود، پس به ندرت می توان آن ها را با سرعتی زیاد برای به دست آوردن پول نقد در مقابل یک بحران مالی کوتاه مدت فروخت و ممکن است تا زمان فروش آن ها بسیار دیر شده باشد. این شرکت ها، باید دارایی نقد بهینه ای را داشته باشند تا هر آن بتوانند بحران ها را مدیریت کنند.
فرمول و نحوه محاسبه سرمایه در گردش
فرمول و نحوه محاسبه سرمایه در گردش به صورت زیر است:
برای بدست آوردن میزان ریسک سرمایه گذاری در شرکت لازم است نسبت سرمایه در گردش را بدست آورید. نسبت سرمایه در گردش نسبت دارایی های جاری تقسیم بر بدهی جاری است.
در مواردی که سرمایه در گردش کمتر از یک باشد، نشانه دهنده نسبت سرمایه در گردش منفی است یعنی میزان بدهی بیشتر از دارایی است و سرمایه گذاری در چنین شرکتی پر خطر است.
در مواردی که نسبت سرمایه در گردش بیشتر از ۱ باشد نشان دهنده آن است که دارایی شرکت بیشتر از بدهی های آن است ولی در مواردی که این عدد بیشتر از ۲ باشد، شرکت دارایی های جاری مازاد زیادی دارد که آن ها را در دارایی هایی با بازده بالاتر سرمایه گذاری نمی کند. بنابراین بهترین عدد که برای سرمایه گذاری مناسب است عدد بین ۱.۲ تا ۲ است.